من بافنده هستم من قسمت بافتنی بافندگی را خیلی دوست دارم. اما من از مرحله پایان مرحله خیلی کمتر علاقه مندم. در حال حاضر من دو نوار قلبی نیاز دارم که دکمه های آنها دوخته شده است. Mmmmm ... من آنها را انجام خواهم داد ، من واقعاً ، نه اکنون. پروژه های جدیدی برای شروع وجود دارد. من شروع کردن را دوست دارم ، با دیدن و بافندگی رشد می کند و رشد می کند.
img_0966
من نسبت به کتاب ها به همان اندازه احساس می کنم. من دوست دارم آنها را شروع کنم من از نوشتن آنها لذت می برم حتی فکر نمی کنم آنها را تجدید نظر کنم. و من عاشق ارسال آنها هستم.
همیشه به نظر می رسد که ارسال نسخه خطی باید پایان باشد. اما نه ، پس از آن درخواستهای ویرایش کپی برمی گردند.
شما با پرس و جوها سروکار دارید. بنابراین شاید این همین باشد. حالا ، پایان شما کتاب را نوشتید. می توانید جشن بگیرید.
اما نه ، صبر کنید چیزهای بیشتری وجود دارد. سپس اثبات کنید. گرفتن مدرک است واقعا لذت بخش و البته، چرا که شما هم اکنون می توانید یک کتاب واقعی را ببینید. اتفاق افتاد. این یک کتاب است. بله
اما ، آه. سپس مجدداً آن را با دقت بخوانید. شما باید جملات klutzy را برطرف کنید - بدون اضافه کردن خط اضافی ، زیرا این باعث می شود تا صفحه بندی را افزایش دهد. شما باید از شر تکرارهای سهواً کلماتی که به نوعی از دست داده اید خلاص شوید. شما باید تمام مکانهایی را که دستور زبان ناخوشایندی وجود دارد پیدا کنید.
و همچنین اشتباهات تولید را می یابید - چیزهایی که در نسخه اصلی شما نبودند اما اکنون به نظر می رسد ... فجایع جزئی جدید. تورفتگی در مکان های اشتباه. عناوین عجیب و غریب طرح عجیب جدولها. تصاویری که تقریباً غیرممکن هستند. و اثبات به طور کلی در جدیدترین قالب PDF ارائه می شود. دانشگاهی که ندارید دانشگاه شما ندارد و هزینه و بازو و پا برای خرید آن دارد. بنابراین شما همه آن را چاپ می کنید ، و جوهر و کاغذ چاپگر خود را خسته می کنید و روی نسخه کپی کار می کنید. اما چندان هم بد نیست زیرا من هنوز هم کپی سخت را آسانتر از کار کردن روی صفحه برای این مرحله اصلاح دانه ریز ، آسان تر می دانم.
اما شما با همه اینها سر و کار دارید و موضوع را پس می دهید. اکنون تمام شد ... تمام شد درست است؟
خوب ، اگر خودتان آپاندیس را انجام می دهید ، خیر. هنوز تمام نشده است شما هم باید این کار را انجام دهید و آن را برگردانید. بنابراین در حال حاضر شما به پایان رسید. کتاب نهایی شد ... فقط بررسی بازاریابی و تار شدن پشت جلد و شاید پوشش برای مقابله با…
نه NOOOOOO دوباره برگشته فقط در ناخوشایندترین زمان نیز شما یک هفته فرصت دارید که نسخه خطی را در این زمان بچرخانید. و حتی عرف های بیشتری پیدا می کنید. گرامر بدتر. تنظیمات عجیب بیشتر و چه اشکالی در این منابع وجود دارد؟ چگونه پیش از این همه ناسازگاری ها را ندیده اید؟
بالاخره انجام شد تسکین. و جالب است که کتاب جدید را در دست خود بگیرید. بله ، اکنون اینجا است. در آخر. می توانید جشن بگیرید.
شما کتاب جدید براق را در صفحه تصادفی باز می کنید و خطایی را مشاهده می کنید که در هیچ یک از جلسات ویرایش و تصحیح متوجه نشده اید. مخوف. شما با عجله کتاب را تعطیل کردید و وانمود می کنید که آنجا نیست. اما می دانید ، اینطور است. * facepalm *
مبالغه می کنم؟ اصلا. من اخیراً یک نسخه خطی از کتاب را برگردانده ام ، به جای معمول بودن آن ، چهار بار. وقتی نسخه خطی دوباره برمی گشت ، واقعاً فکر می کردم که خواسته ام تسلیم شدن و ترک آن می شوم. ارسال کنید وانمود کنید که من بررسی کرده ام و چیزی ندیدم. تمام تلاش اراده من طول کشید تا تلاش کنم تمام شود. اما من انجام دادم.
و حالا؟ این پاک ترین کتاب های من است و من واقعاً از ناشران سپاسگزارم که به من و خواننده اثبات حرفه ای آنها اجازه داده اند که در آن حضور داشته باشند. اما من هنوز یک تایپی عجیب و غریب پیدا کردم!
شاید دفعه دیگر چیزهای زیادی را بدست آورم.
من به عنوان برگشتن به گره زدن باید تجربه کتاب را به خاطر بسپارم. دکمه ها خود را خیاطی نمی کنند. کار سخت است ، و شاید آن چیزی نباشد که شما واقعاً می خواهید انجام دهید. اما این همه ارزش آن را در پایان ، آه ... تا زمانی که شما همه خطاها را انتخاب کنید.
توجه داشته باشید به خود ، باید دفعه بعد بهتر عمل کنید.
هیچ پایان سست هیچ پایان سست هیچ پایان سست
